تورا که دارم آرامم پروردگارم
امروز روز دیگریست, آغازی دوباره برای انتظار درآغوش کشیدن فرشته آسمانی و التماس به پروردگارمهربانم برای نزدیک شدن آن روز
امروز دوباره ختم قرآنم را آغاز میکنم به نیت:
سبز شدن دامن دوستان مهربانم, میخوانم برای ثمرو لیدا و زینب نگارو مرجان و ریحان و باران, برای روشن شدن چراغ دل تبسم و محیامنتظر و هستی و نانا و منوص و شیما و رویا و همه ی دوستانم که ذهن آشفته ام برای یادآوری نام زیبایشان یاری ام نمکند.
و میخوانم برای سلامتی دوستانم که نامشان به نام مقدس مادر مزین شده, برای سلامتی فرشته هایی که زمینی شده اند و آنان که سفر زمینی شدن راآغاز کرده اند و اندک اندک زمین را شرمنده ی حضور نازنیشان خواهندکرد,
برای سانازو نیکان, مهتاب وآریا, فاطیماو علیرضا, الهام و مهبد, لیلا و ریحانه, نیکو و طاها, فرشته و نازنین زهرا,مارال و امیر, بهارو دخملی و ماتیسا و آروشا و دنی و فاضله, نازی و امیرعلی,
نازنین و محمد و سوگلی و کنجدکوچولوش و آرشیداو دوقلوها و ....
شرمنده ام اگر نام کسی از قلم افتاده ولی نام همه دوستانم دردلم حک شده و قطعا خدا نام همه را میبیند چه آنان که برزبان آمده اند و چه آنان که دردل جای گرفته اند و برزبان نیامدند
و میخوانم قرآن مقدسم را برای آرامش دل بیقرارم که اینروزها تنها با یاد خدا آرام میگیرد و میسپارم همسرمهربانم را به صاحب قرآن که پناهش باشد که درتمام روزهای آشفتگی ام تنها پناه و تکیه گاهم او بوده وبس