آخرین یک شنبه انتظار
جان مادر, این روزها آخرین روزهای انتظار را میگذرانیم و هرروز به لمس بودنت نزدیکتر میشویم, دوران نه ماهه ی یکی بودنمان رو به اتمام است و همین روزها در آغوش من و پدر آرام خواهی گرفت و زیباترین نوروز را برایمان به ارمغان خواهی آورد, چه بهاری میشود امسال وقتی سه نفره کنار سفره ی هفت سینمان بنشینیم و بخوانیم
"یا مقلب القلوب و الابصار" و بعد از سه سال انتظار با خوشبختی تمام و لبی پر از خنده سال نویمان را آغاز کنیم با تو که آرام جانمان میشوی و زندگیمان را برای همیشه بهاری خواهی کرد
بشمار این روزهای پایانی زیبای انتظار را جان شیرینم, بشمار که فقط پنج روز دیگر باقیمانده تا در آغوش کشیدنت جانانم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی