خط دوم پررنگ

نشد که بیایی ...

1392/10/18 12:39
نویسنده : مادر منتظر
268 بازدید
اشتراک گذاری

نشد که بیایی, نشدکه با خط دوم آمدنت روی حسرتم خط قرمز بکشم, نشد که خانه ام را قهقه ی مستانه ام پرکند, نشدکه قرآنم را به شکرانه ی حضورنازنینت ختم کنم, نشد که نشد...

نازنین مادر, بازهم قسمت نبود, قسمت نبود که تورا داشته باشم, قسمت نبود انتظارم پایان یابد, بازهم قسمت من و تو نرسیدن بود.

تونیامدی و من برای این نیامدنت, بیتابی نمیکنم, بی قراری نمیکنم] ضجه نمیزنم, فقط صبرمیکنم و خدایم راصدا میزنم, خدایا...................

میدانم که هرچه از دوست رسد نکوست,میدانم که خداوند سراسر رحمت است, خودش گفته بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا, خودش گفته. 

پس اگر هنوز مرا اجابت نکرده ایراد از من است, حتما حق بندگی را ادا نکرده ام که اجابتم ننموده.

من بازهم میخوانمت پروردگارم, باز هم میخوانم و میخوانم و میخوانمت تا دری از رحمتت به رویم بگشایی, تا بگویی وقتش رسیده, وقت آنکه به این بنده خطاکارم هدیه ای دهم به ارزش تمام دنیا

من هنوز منتظرم.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

لیدا
18 دی 92 12:51
مانی جونم خیلی خوب می فهممت قربونت برم لیدا جون آخرقصه ماهم قشنگه عزیزم یه روزم نوبت ماست
مهتاب
18 دی 92 12:53
مانی جونم چه میشه کرد قسمت این بوده ایشالا......این ماه خدااا حونممممممممممممممم مانی خوجل منوووووووووووو زودی مامان کن قزبونت برم خداا حونمممممممممممممممممممممممم با تقدیر نمیشه جنگیدمهتابم فقط باید صبرکردو دعا تا دعا تقدیرم را عوض کند به امید خدا
ساناز مامان نیکان
18 دی 92 23:48
من دلم خیلی روشن بود....ناامید نمیشیم و میریم به استقبال ماه بعد....عاشق وبلاگتم خانوم انشا....وقتی میام و میخونمت یه حالت معنوی خاصی بهم دست میده/....خواهشا وقتی داری زیارت عاشورا میخونی نیکان منم یاد کن هنر در خانه عزیزممممم...فدات شم اخه چرا تو همه چی تمومی ؟؟؟؟ یه جو از هنر تو در ما نیست....دوست دارممممم مانی جونمممممممم قربونت برم سانازم من امیدم به خداست و کسی که امیدش خداست ناامیدی تو دلش جا نداره ذوقی نیست عزیزم حرف دل است و حرفی که از دل براید لاجرم بر دل نشیند مخصوصا بر دل مهربون توگلم فدای خودتو نیکانت
سوگلی
20 دی 92 18:09
آبجیه گلم ایشاالله باامید منتظر ماه بعدی هستیم خدایا کمکمون کن ایشالله عزیزم من تاهمیشه منتظرم
مامان هستی & کسرا جون
21 دی 92 11:19
عزیز دلم مانی جون نوبت ما هم میرسه.... خدا دلش ب حال ما هم میسوزه و ب ما هم نی نی میده قربونت برم میای و خبر خط دوم بی بی چکتو ب همه میدی عشقم ایشالااااااا.. ایشالله عزیزم ایشالله هرچه زودتر دامن تو هم سبز شه و من وهمه دوستان منتظرمون عزیزم
نازنین
25 دی 92 12:10
سلام مانی جونم ...عاشق وبلاگتممممممم هر وقت میخونمش بی اختیار اشکم سرازیر میشه چون از ته ته دلت اومده تک تک کلماتش ایشااله همین ماه مامان بشی و انتظارت تموم بشه به حق فاطمه زهرا ...از محمد معصوم و کوچولوم میخوام برا خاله مانیش دعا کنه زود مامان بشه و از خدا بخواد وروجکشو بزاره تو دلش مرسی نازنین جونم شما مامانا دعامون کنید زودتر دعاتون مستجاب میشه مادرشدن واسه ی من شده یه حسرت که نمیدونم تاکی ادامه داره ولی من همه زندگیمو سپردم به خود خدا دردم بزرگه و خدا هروز داره صبرمو زیادتر میکنم خدای بزرگمو شاکرم و تاهروقت اون بالاسری صلاح بدونه صبرمیکنم صبـــــــــــــــر